سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/6/26
10:44 عصر

به سوی رشدوپرورش فکری 2

بدست کیوان محمودی در دسته روان شناسی

دوم. خود را منضبط کن

الف. مواظب باش مبلغ حرفه ای نشوی!

برخی را می بینیم که اشتیاق بسیاری به دعوت و تبلیغ اسلامی و کار و مطالع خود را رها می کنند تا تمام وقت در اختیار تبلیغ اسلامی قرار گیرند. هشدار !هشدار که این کار بسیار خطرناک است و بسی جرأت می خواهد . هرگز کار و مطالعات و تحصیلات خود را بدون در نظر گرفتن دقیق موارد آتی رها نکن:

1-   جزئیات وظیفه خود را در تبلیغ اسلامی دقیقاً بشناس. هیچ گاه وظیفه ای کلی مانند: ((خدمت در راه خدا )) را نپذیر. بدان حتی زمانی که همه وقت و سعی خود را برای امرار معاش خانواده خود می گذاری، در خدمت خدا هستی.

2-   ببین چه قدر،چگونه و از چه محلی،برای چه مدت به تو حقوق و حق الزحمه پرداخت می شود. آیا می توانند به طور مستمر و دایم تو را برای دعوت و تبلیغ اسلامی از نظر مالی تأمین کنند یا تنها برای مدت معینی مبلغ معینی را خواهند پرداخت که ممکن است کافی هم نباشد.

3-   تعیین موارد بند 2 باید به طور مکتوب از بالاترین شورا یا مقام مربوط در سازمان که اختیارات لازم را دارد،مشخص شود.امضای رئیس سازمان ممکن است کافی باشد ولی باید توجه داشت که او خود ممکن است از کار بر کنار شود یا به طور کلی عقیده خود را تغییر دهد . اطمینان پیدا کن که تصمیم گیرندگان دیگر در سازمان مورد  مشورت قرار گرفته و تأیید خود را ابراز کرده اند.

4-   خدمت فعلی خود را با سمت و فعالیت بعدی خود مقایسه کن. ممکن است عادلانه نباشد که شغل فعلی خود را رها کنی. شاید بتوانی هم کار فعلی خود را انجام دهی و هم به تبلیغ و دعوت اسلامی بپردازی .

5-   تأثیرات بلند مدت این کار را بر روی تخصص حرفه ای خود به دقت بسنج و آینده خانواده و برنامه های شخصی خود را  بررسی کن. بعداً نگویی من این موارد مهم را در نظر نگرفته بودم.

6-   بدان که بر اساس سلسله مراتب، به چه کسی باید گزارش بدهی و چه کسی باید به تو گزارش بدهد؛ تا در آینده اختلاف و تضادی ایجاد نشود.

7-   محیط فعالیت جدید خود- از جمله مسائل مربوط به مسافرت، محل،طبیعت،آب و هوا،مردم شناسی و غیر انها- را بررسی کن و ببین که آیا آن شرایط با علایق ، تواناییها و شیوه آموزش تو مطابقت دارند یا خیر.

8-   بدان که بعد ها نمی توانی تصمیم خود را تغییر دهی و توقع داشته باشی که همه چیز به حالت اول برگردد. به هر حال انصراف از کاری و پرداختن به کار دیگر،مشکلات اداری و اقتصادی و آثار و پیامدهای بسیاری دارد.

9-   درباره بروز هر گونه اختلاف نظر فکر کن. جدا شدن از یک شغل باید به صورت انتقالی دوستانه باشد یا قطع ارتباطی صمیمانه و با حسن تفاهم.

بعد از آنکه تمامی موارد فوق را در نظر گرفتی ، می توانی در صورت امکان شغل جدید را برای چند ماهی آزمایش کنی. این کار چشم تو را نسبت به جنبه های نادیده کار جدید باز خواهد کرد و با تجربه عملی آن بر قدرت و تصمیم گیریت خواهد افزود.

شرایط بسیار مطلوب آن است که کاملاً خود را از نظر مالی تأمین کنی و به صورت داوطلب به کار تبلیغ بپردازی. البته پر واضح است که این کار همیشه عملی نیست . با این وجود جوانان مسلمان باید از سالهای نخست عمر خود برای این کار برنامه ریزی کنند تا خداوند در فرصت آتی مناسب به آنها کمک کند.

سعی کن که در صورت امکان یک طرح تبلیغی را ابتدا در مقایس کوچک و با یک بودجه اندک و به صورت پاره وقت آزمایش کنی. اگر این کار موفقیت آمیز بود آنگاه تمامی امکانات خود را با یک برنامه خوب به آن کار اختصاص بده.

 

 

ب. امانت و صداقت با مدیران

روزی رئیس یکی از بخشها پیش من آمد و شکایت کرد که به کارکنان بیشتری نیاز دارد. من گفتم که کارمندان زیر دست او زیادند و حتی بعضی را هم باید رد بکند. سپس پرسیدم که درباره آقای فلان چه نظری دارد. گفت: ((از او هیچ فایده ای به سازمان نمی رسد.)) پرسیدم: (( چرا قبلاً اخراج او را از معاون ذئیس درخواست نکرده ای؟)) گفت: (( می دانی که من نمی توانم به معاون رئیس این را بگویم زیرا او از فلانی خوشش می آید. ولی تو می توانی از موضع بالا این کار را بخواهی زیرا دارای بالاترین رده هستی .)) با حالت اعتراض جواب دادم که من بدین دلیل به این ((بالاترین رده)) رسیده ام که همیشه حق می گویم و به بالا دست ها می گویم که چه درست است و چه نیست ، و این کار را صرف نظر از روباط شخصی می کنم! از این که عقیده تو با افراد بالا دست متفاوت باشد نگران باش. تنها سعی کن کن صادق، واقعنگر و بیغرض باشی. خدا هم تو را در زندگی از یک موفقیت و رستگاری دیگر خواهدبرد.

ج. داستان امام جماعت مسجد رم

در تابستان سال 1977 میلادی ، من و دکتر جمال برزنجی _ رئیس وقت اوقاف اسلامی آمریکای شمالی _ برای جمع آوری کمکهای بلاعوض ، مشغول سفرهای خارج از کشور بودیم . به دلیل بروز جنگ بین لیبی و مصر در روم ماندگار شدیم و سری هم به مسجد روم زدیم . در آنجا با امام جماعت مسجد برای اولین بار ملاقات کردیم .به محض آنکه در مقابل او نشستم گفت : (( من در این مسجد همه کار می کنم ولی مدیر مسجد کاری نمیکند .من نماز جمعه را برگزار می کنم ، خطبه های عقد را می خوانم ، مراسم مربوط به امورات را انجام می دهم ، ملاقات کنندگان را می پذیرم و درباره اسلام با آنها صحبت می کنم ، ولی همه امتیاز را به مدیر مسجد میرسد .حقوق او به طور مرتب زیاد می شود ولی حقوق من ثابت مانده است )) . بعد از این برخورد عجیب ما گفتیم : (( چرا این را به هیئت مدیره نمیگویی و از آنها نمی خواهی که به آن رسیدگی کنند ؟ )) پاسخ داد : ((من پیوسته این مطالب را به آنها می گویم ولی آنها به حرف من گوش نمی دهند و از مدیر طرفداری میکنند .))

از این طرز برخورد چه تصوری  برای انسان پیش می آید ؟ برداشت منفی نسبت به موسسه با سازمان و شخص امام جماعت .امام جماعت نشان می دهد که هیچ وفاداری نسبت به سازمان ندارد و تنها به آنچه به دست می آورد می اندیشد .او در سازمان بمب می گذارد که خودش در وسط آن است .آیا چنین اعضای خود محور و تشنج آفرین در سازمان تان دارید ؟ آنها می خواهند کل سازمان را رای منافع حقیر شخصی خویش از بین ببرند . به یاد داشته باش اگر برای اهداف سازمان منافع خود زیر پا بگذاری ، هم سازمان و هم تو رشد خواهید کرد . اما اگر سازمان را تضعیف کنی به این امید ک خود بزرگ شوی و بالا بروی ، هم تو و هم سازمان به زمین خواهید خورد . نقاط ضعف و قوت سازمان و اعضای آن مستقیما" در یکدیگر تأثیر می گذارند . اعضا روسا و مدیران باشند خواه کوچکترین عضو سازمان ؛ زیرا همه آنها دریک کشتی اند. (البته مشکلات و مسائل داخلی سازمان و تبعیضهای احتمالی را اعضا باید به روشهای خاص هر یک در داخل سازمان حل و فصل کنند .)

د. غفلت از خویش و رویکرد به غیر

فرض کنید در یک انتخابات یکی از نامزدها باشی اما در هنگام رأی ، خانواده ات به تو رأی ندهند . یا همه را به یک جلسه عمومی دعوت کرده باشی ولی بستگان و افراد نزدیک به تو در آن شرکت نکنند . یا در جمع آوری کمکهای بلا عوض به سراغ دیگران بروی ولی دوستان و آشنایان خود را فراموش کنی . جای بسی تعجب است که سخت تلاش کنیم که از دیگران کمک بگیریم ولی از خودمان ، وابستگانمان ، دوستانمان ،نزدیکانمان غفلت کنیم .این کار می تواند نتیجه برنامه ریزی و سازماندهی صحیح و غفلت از پیگری کارها باشد . قطعا" این کار ما به نومیدی و دلسردی خواهد انجامید . اگر در ابتدا به فکر جلب حمایت خودیها بیفتیم و این کار را به فرد یا کمیته ای واگذار کنیم پیشرفتهای بسیاری در عملکرد ما حاصل خواهد شد.

ه. شما هر وقت مشکلی دارید می بینیم 

زمانی نخست وزیر یکی از کشورها ی مسلمان پرسیده بود که چرا فعالان اسلامی تنها در مناسبتها و مراسم عزا و وفات و ترحم به او سر میزنند .

این کار ، تنها تصویری خشک و رسمی و عبوس از جنبش اسلامی ارائه می کند و تداعی کننده غم و اندوه و ناراحتی و مصیبت خواهد بود . بنابراین لازم است که موسساتت اسلامی نمایانگر سرزندگی ، نشاط و شادی باشند و در جشنها و مجالس سرور و شادی نیز حضور یابند . ما باید تماس خود را با افراد بر پایه ای منظم ، مداوم و مستمر بنا کنیم نه آن که تنها وقتی به دیگران نیاز داریم به آنها سر بزنیم . تصور کن که کارمند یا پسرت را تنها زمانهایی که به پول احتیاج دارند ببینی . آیا به طور ناخودآگاه از دیدن آنها ناراحت نخواهی ؟

و.راهبرد غیر مستقیم

افراد از راههای مختلف به اسلام و اجرای دستورهای آن گرایش می یابند . در این میان بسیاری از مردم به صورت غیر مستقیم پایبند به اسلام می شوند . مثلا" اگر شما یک بازی ورزشی ( یا هر سرگرمی و فعالیت مجاز دیگر ) بر گزار کنید و در کنار آن به اقامه نماز و ایراد موعظه ای شامل رهنمودها و تذکرات کوتاه بپردازد ، برخی از شرکت کنندگانی که قبلا" پایبند نماز توجه بیشتری خواهند کرد . به همین نحو در گردهماییهای اجتماعی و مهمانیهای شبانه اگر محتوای اسلام را تنها از طریق موعظه معرفی کنید جذابیتی برای دیگران نخواهد داشت . صورت جمعی و برای جمع به کار گرفته شود . و هم به صورت فردی و برای فرد . مهم در این میان روابط صمیمی و دوستانه ای است که بستر انتقال پیام اسلامی و جذب دلها به سوی اسلام قرار می گیرد .